جهان آفرینش و علل و معالیل
جهان افرینش بر اساس اسباب و مسبّبات استوار است، و « نظام علت و معلول» بر آن حکم فرماست. هر پدیده ای در جهان به دنبال سبب ویژه ای پدید می آید و در عین حال، خود ان پدیده نیز در پدیده های دیگر اثر می گذارد، و تاثیر سبب در مسبب ها به امر الهی و طبق مشیّت او صورت می پذیرد. خدای متعال این نظام را آفریده و میان پدیده ها، رابطه علیت و معلولیت پدید آورده است.
هر پدیده ای که در این جهان مشاهده می کنیم در حالی که نتیجه یک پدیده مادی است و فعل آن شمرده می شود، فعل خدا نیز می باشد و این دو امر، کوچکترین منافاتی با یکدیگر ندارند، زیرا خداوند موثر «مستقل» و فاعل «خویشکار» و «خود بنیاد» است، در حالیکه پدیده های موثر در جهان، همگی ذاتاً «غیرمستقل» و از حیث وجود و تاثیر وابسته به خدایند.
مرگ پایان زندگی نیست
آیات قرآن به روشنی گواهی می دهد که مرگ پایان زندگی نیست، بلکه دریچه ای است برای زندگی نوین ، و انسان با عبور از این رهگذر به حیات جدید و عالمی کاملا نو، گام می نهد؛ عالمی که برتر از جهان ماده و طبیعت است. گروهی که مرگ را فنای انسان می دانند و معتقدند که با مرگ او همه چیز از بین می رود و نشانه ای از او جز یک جسد بی روح- که پس از چند صباحی به خاک و دیگر عناصر تبدیل می شود- باقی نمی ماند، ناخود اگاه از فلسفه مادی گری پیروی می نمایند. بدن، جوهری اصیل به نام روح و روان دارد که مدتی با این بدن همراه می باشد و بعداً پیوند خود را از بدن بریده و در محیط ویژه خود با بدن لطیف تر به سر می برد. بقای نفس و روح انسان با ایات قرانی ثابت شده است:
- به کسانی که در راه خدا کشته می شوند، نگویید مرده اند، بلکه آنان زندگانند، ولی شما احساس نمی کنید. ( بقره ایه 154)
- گروهی که در راه خدا کشته می شوند، مرده مپندارید بلکه آنان زندگانند که نزد خدایشان روزی می خورند ( آل عمران ایه 169)
- آنان به آنچه خداوند از کرم خود به ایشان داده است، خرسند و شادمانند و به کسانی که به آنها نپیوسته اند، بشارت می دهند به نعمت های الهی و فضل او ابراز خوشحالی می کنند. ( آل عمران ایه 170و 171)
ارتباط دو جهان با یکدیگر
اصل وجود رابطه میان این جهان و جهان برزخ از اهمیت والایی برخودار است ، زیرا ممکن است تصور شود که بین این دو نوع زندگی، حائلی استوار است و فاصله بسیار وجود دارد که مانع از مشاهده و استماع سخنان یکدیگر می شود.
آیات قرانی از وجود رابطه بین ما و کسانی که در جهان برزخ به سر می برند، پرده برمی دارند و ما در اینجا برخی از این آیات را مطرح می کنیم :
- از آیاتی که گواهی می دهد که ارتباط بشر با گذشتگان، باقی و برقرار است، آیه مربوط به مذاکره صالح علیه السلام با هلاک شدگان از قوم خود می باشد: « شتر را ( که معجزه صالح بود) پی کردند و از دستور پروردگار خود سرپیچی کردند و گفتند : ای صالح! اگر پیامبر هستی، عذابی که به ما وعده می دهی بیاور. پس زلزله ای ( بر اثر صیحه آسمانی ) آنان را فرا گرفت و در خانه های خویش بی جان افتادند. آنگاه از آنان دوری نمود و گفت: ای قوم، من پیام های خداوند را به شما رسانیدم و شما را اندرز دادم، ولی شما ناصحان را دوست نمی دارید» ( اعراف ایه 77 -79)
این آیات حکایت از آن دارد که، نخست قوم صالح از او عذاب الهی درخواست کردند. سپس عذاب الهی فرا رسید و همه آنان را نابود کرد. و سرانجام حضرت صالح پس از مرگ و نابودی آنان را مورد خطاب قرار داد و گفت من پیام الهی را به شما رسانیدم ولی شما ناصحان را دوست نمی دارید.
ظاهر این است که او با ارواح امت خود سخن می گوید و انان را مورد خطاب قرار می دهد و از عناد مستمرّ آنان که پس از مرگ نیز با آنان همراه بود خبر می دهد و می گوید: هم اکنون نیز ناصحان را دوست نمی دارید.
2- شعیب با ارواح قوم خود سخن می گوید
« زمین لرزه آنان را فراگرفت، و در خانه های خود هلاک شدند. گروهی که شعیب را تکذیب کردند، تو گویی در ان دیار نبودند. گروهی که او را تکذیب کردند، زیانکاران بودند. از آنان روی برتافت و گفت : ای قوم من ، من پیام های خدایم را به شما رساندم و شما را نصیحت کردم . چگونه بر گروهی که کافرند، اندوه بخورم؟»
( اعراف آیه 91-93)
شیوه استدلال در این آیه با آیه های مربوط به قوم صالح یکی است.
پیامبر (صلیالله علیه و اله) با کشتگان بدر سخن می گوید
جنگ بدر به پایان رسید، و کفّار قریش با دادن هفتاد کشته و هفتاد اسیر پا به فرار نهادند. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) دستور داد کشته های مشرکان را در چاهی بریزند و وقتی اجساد آنان در میانه چاه ریخته شد، پیامبر آنان را یک به یک به نام صدا زد و گفت: آیا آنچه را که پرودگار شما وعده داده بود، حق و پا برجا یافتید؟ من آنچه را که پرودگارم وعده کرده بود، حق و حقیقت یافتم. در این موقع گروهی از مسلمانان به پیامبر گفتند: آیا کسانی را که مرده اند صدا می زنید؟ پیامبر فرمود: شما از آنان شنواتر نیستید، لکن آنان قدرت بر جواب ندارند.
با توجه به اصول مذکور :
- جهان آفرینش بر اساس علل و معالیل استوار است.
- مرگ انسان پایان زندگی نیست.
- قرآن به بقای ارواح گواهی می دهد
- میان ما انسان ها در این جهان، و اولیاء الهی در حیات برزخی ارتباط برقرار است.
امکان ارتباط با اولیاء الهی که در جهان دیگر زنده اند، مبرهن و ثابت می شود، بنا بر این صحت سنت هایی که بر این اصل استوار است مانند: توسل، طلب شفاعت، و استمداد و استعانت از اولیاء الهی نیز به اثبات می رسد.
برگرفته از کتاب راهنمای حقیقت، ایت الله جعفری سبحانی، ص 127-136